آموزش سه تار/اورجینال
سه تار از سازهای مضرابی موسیقی ایرانی است که آن را معمولا با مضراب نمی نوازند و با ناخن ، زخمه می زنند .
سه تار و انواع سازهای شبیه به آن مانند دوتار و تنبور و چگور در نواحی مرکزی آسیا و خاورمیانه رواج داشته است .
بنظر می رسد که سه تار از قرن چهارم رواج داشته است .
سه تار در گذشته ۳ سیم داشته و اکنون ۴ سیم دارد ( البته سیم سوم و چهارم ان نزدیک به هم قرار دارند
و همزمان نواخته می شوند و مجموعه ی آن دو را معمولا سیم بم می نامند ) .
با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی ، ابو علی سینا ، صفی الدین ارموی از متاخران و از متاخان ابوالحسن خان
صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر ( این سیم از نظر تاریخی سیم چهارم است ولی سیم سوم خوانده می شود )
به این ساز را درک کرده و سه تارهای امروزی دارای چهار سیم هستند . سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است .
و به روایتی از ابوالحسن صفا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علیشاه به این ساز افزوده است .
برخی از جمله عدهای از عرفا به آن اوتار نیز می گویند .
کلمات سه تار ( ستار ) گیتار ، ختار ، ( نام آرامی یا آسوری ساز ) همه می توانند
از یک ریشه باشند . لذا تغییر ستار به ترکیب سه و تار چندان منطقی به نظر نمی رسد .
عامل دیگری که این فرضیه را تقویت می کند ، طرز تلفظ آن در هند بصورت Sitar می باشد .
معمولا کسره فارسی در هند و افغانستان بصورت I کوتاه تلفظ می شود .
با توجه به شباهت عدد ۴ در زبان فارسی ، در لاتین ، در روسی و چاتور در هندی ( همه به معنی چهار ) با
نام سازهای سیمی مختلف مانند ستار ، خیتار و گیتار ( نام سام سازهای سیمی مختلف ) می توان فرض کرد
که از روز اول این ساز سیمی چهار تار داشته و به همین لحاظ ستار نامیده می شده است .
این فرض که نام گیتار و ستار ریشه تاریخی مشترک داشته باشند چندان دور از واقع بنظر نمی رسد .
حالا باید دید در کدام زبان هند و اروپائیچهار را بصورت سه تار یا احتمالا بصورت تستار
( توجه : هموطنان ترک و اصفهانی ج را به شکل تس تلفظ می کنند ) تلفظ می کردند .
البته این احتمال هم هست که ستار حاصل تغییر چتار یا چیزی مانند آن با گذشت زمان باشد .
نکته دیگری که ما می گوئیم ستار از خانواده سازهای زهی است آموزش 3 تار و نمی گوئیم از خانواده سازهای تاری نشان میدهد
که ایرانیان اولیه از کلمه تار به معنی سیم سازهای زهی استفاده نمی کردند ، ب
لکه لغت زه به این منظور استفاده می شده است . و چه بسا که در مقطعی از تکامل زبان فارسی قسمت دوم نام سه تار ،
و بر اثر یک اشتباه تاریخی ، بجای زه برای نامیدن سیمهای مرتعش جایگزین شده و رواج پیدا کرده اند .
تار یا تان ( که فعل تنیدن هم از آن مشتق می شود ) همواره در نقطه مقابل پود به کار میرود و
در مثالهای فرهنگ دهخدا و سایر لغت نامه ها همواره تار و پود با هم آمده یا اشاره به تار به مفهوم مقابل پود است .
یشه تان به معنی کشیده شده می باشد .